وی در این سفر با «الهام علیاف» رئیسجمهوری، «صفر ابیاف» وزیر دفاع، «یاور جمالاف» وزیر صنایع دفاعی و «المار محمدیاروف» وزیر امورخارجه جمهوری آذربایجان دیدار کرد. این سفر به جمهوری آذربایجان میتواند تأثیر مهمی در همکاریهای نظامی امنیتی 2کشور همسایه داشته باشد.
نخستین روزنههای همکاری نظامی و دفاعی تهران - باکو از زمان ریاستجمهوری حیدر علیاف گشوده شد و پس از مدتی از سطح فنی به سطح آموزشی نیز ارتقا یافت که براساس قراردادی منجر به آموزش سربازان جمهوری آذربایجان توسط فرماندهان نظامی ایران شد اما متأسفانه پیشرفت بیشتری نداشت. تا اینکه در زمان ریاستجمهوری سید محمد خاتمی نخستین دیدار وزرای دفاع ایران و جمهوری آذربایجان از باکو و تهران انجام شد. در این زمان ابتدا دریادار علی شمخانی، وزیر دفاع وقت ایران به دعوت همتای آذربایجانی خود ژنرال صفر ابیاف در پاییز 1383 به باکو سفر کرد. این دیدار نخستین سفر وزیر دفاع ایران به این کشور بود. سپس در بهار 1384 وزیر دفاع جمهوری آذربایجان به دعوت همتای ایرانیاش از تهران دیدار کرد. این سفر نیز نخستین دیدار رسمی وزیر دفاع جمهوری آذربایجان از ایران بود. در جریان همین سفر بود که نخستین پیمان همکاریهای نظامی- فنی 2کشور در سطح وزرای دفاع به امضا رسید.
در جریان نخستین دیدار الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان از ایران به دعوت سیدمحمدخاتمی رئیسجمهور وقت ایران، وی از نمایشگاه دائمی محصولات دفاعی ایران بازدید کرد و چند ماه پس از بازگشت، فرمان تأسیس وزارت صنایع دفاع جمهوری آذربایجان را صادر کرد. در تابستان سال1385 وزیر دفاع دولت نهم دیداری رسمی از باکو بهعمل آورد و در پی آن «یاور جمالاف»، وزیر صنایع دفاع جمهوری آذربایجان نیز به ایران سفر کرد و قرارداد همکاریها در راستای تقویت صنایع دفاعی این کشور بین تهران و باکو منعقد شد.
آنچه در بالا ذکر شد، مختصری از تاریخچه همکاریهای دفاعی و نظامی تهران و باکو بود. اما درباره این روابط نکاتی نیز وجود دارد که توجه به آنها ضروری است. با وجود اینکه دولت جمهوری آذربایجان رقم قابلتوجهی در بودجه سالانه این کشور به مسائل نظامی اختصاص داده و با ایجاد وزارت صنایع دفاع در جهت افزایش توان نظامی خود تلاش میکند، اما تلاش روسیه برای افزایش حضور در ارمنستان و تمدید استقرار پایگاه نظامی خود در این کشور تا سقف 49سال و برعهده گرفتن تأمین امنیت ملی ارمنستان و حفاظت از مرزهای این کشور با همسایگانش توسط نیروهای نظامی روسیه، نشان میدهد که جمهوری آذربایجان هنوز در تقویت توانایی نظامی خود با محدودیتهای زیادی مواجه است.
اگرچه پس از امضای تمدید قرارداد افزایش حضور نظامی روسیه در ارمنستان، بسیاری از مقامات و کارشناسان سیاسی و نظامی آذربایجان لزوم امضای پیمان نظامی استراتژیک با ترکیه را مطرح کردند و الهام علیاف و نخستوزیر ترکیه نیز در جریان سفر به استانبول و شرکت در نشست سران کشورهای ترکزبان، یادداشت تفاهم مقدماتی ایجاد شورای همکاریهای استراتژیک 2کشور را امضا کردند، با این همه با توجه به محدودیتهای ترکیه از جانب تعهدات خود نسبت به ناتو، این کشور نمیتواند با دست باز به باکو کمک کند. با وجود این، در آینده احتمالا ترکیه به نزدیکترین کشور برای جمهوری آذربایجان تبدیل خواهد شد.
به این ترتیب در مرحله اول میتوان گفت توسعه توانمندیهای نظامی جمهوری آذربایجان بر امنیت ملی ایران تأثیر منفی در پی نخواهد داشت.
از سوی دیگر برخی نگرانیهایی که در رابطه با توانمندیهای نظامی جمهوری آذربایجان مطرح میشود، عبارتند از: همکاریهای نظامی این کشور با آمریکا و ناتو و نیز روابط آذربایجان و اسرائیل. اگرچه این مناسبات بر امنیت ملی ایران تأثیر دارند، اما باید توجه داشت که اولا جمهوری آذربایجان بهدلیل منافع و امنیت ملی خود هرگز به آمریکا یا کشور ثالث دیگری اجازه استفاده از خاک این کشور علیه همسایگان خود را نخواهد داد. از طرفی آمریکا، اروپا، ناتو و روسیه بهدلیل برخی ملاحظات و منافع و نیز مناسبات با ارمنستان و همچنین به دلایل ایدئولوژیک، از جمله مسلمان و شیعه بودن اکثریت مردم آذربایجان، تمایلی به تقویت نظامی این کشور ندارند و بهصورت اعلام نشده و در راستای حمایت مادی و معنوی از جهان مسیحیت و یهودیت پشت سر ارمنستان قرار گرفته و از موضوع قرهباغ کوهستانی بهعنوان یک اهرم استفاده میکنند. بهنحوی که برخی کارشناسان معتقدند اگر آذربایجان دارای منابع نفت و گاز نبود و با برخورداری از موقعیت استراتژیک در قفقاز جنوبی، قویترین کشور این منطقه به شمار نمیرفت، پیش از این شاید تجزیه هم شده بود.
از سوی دیگر همکاریهای نظامی آذربایجان با اسرائیل ظاهرا بیشتر بهمنظور تأثیرگذاری بر سیاستهای واشنگتن در راستای حل مناقشه قرهباغ با استفاده از لابی صهیونیستهاست؛ هر چند بهنظر نمیرسد که صهیونیستها تاکنون توانسته باشند بر تصمیمات کاخ سفید به نفع باکو تأثیرگذاشته باشند. ضمن اینکه رژیم اسرائیل با وجود تأثیر بر تصمیمات واشنگتن از این کشور نیز تأثیر میپذیرد. لذا اگر استراتژی آمریکا این باشد که تقویت بنیه نظامی آذربایجان از حد خاصی تجاوز نکند، اسرائیل هم این قاعده را رعایت خواهد کرد. همچنین توجه به این نکته نیز ضروری است که آذربایجان تاکنون در اسرائیل سفارت خود را دایر نکرده است بنابراین نزدیکی این کشور به غرب و اسرائیل را باید تلاشی برای حل بحران قرهباغ تلقی کرد و نه سوء نیتی به امنیت ملی ایران.
بهنظر میرسد آنچه درخصوص حمله احتمالی آمریکا به ایران از خاک جمهوری آذربایجان مطرح میشود نیز بیشتر جنبه تبلیغاتی و جنگ روانی دارد تا روابط 2کشور را متلاطم و بیثبات کند. برای مقابله با این روند، ایران و جمهوری آذربایجان باید با تقویت اعتماد متقابل به گسترش مناسبات سیاسی و اقتصادی بپردازند؛ اگرچه نوع روابط ایران با بازیگران قدرتمند نظام بینالملل
خواه ناخواه بر روابط تهران با باکو و کشورهای کوچک مؤثر خواهد بود.
تلاشهای دیپلماتیک اخیر ایران در نزدیکی به جمهوری آذربایجان میتواند در توسعه روابط 2کشور مؤثر باشد. سفرهای اخیر مقامات ایرانی به جمهوری آذربایجان که با دیدار اخیر وزیر دفاع ادامه یافته است و با سفرهای آتی رئیسجمهور و رئیس مجلس دنبال خواهد شد، نشان از درک حساسیت مسئله و تلاش برای استفاده از فرصت پیش آمده دارد.
در این روند و در جریان سفر وزیر دفاع به باکو، 2کشور براساس سوابق همکاریهای نظامی- فنی- آموزشی به افزایش، تعمیق و تحکیم این همکاریها تاکید ورزیدند که این امر با انجام مذاکرات شفاف و تقویت اعتمادسازی همهجانبه میسر است. در شرایط کنونی برخی تفکرات مخالف نزدیکی به ایران در جمهوری آذربایجان وجود دارد که بیشتر از سوی احزاب مخالف دولت این کشور مدیریت میشوند.
در این زمینه دولت و مردم جمهوری آذربایجان نیاز به مواضع شفاف حمایتی از سوی ایران بهویژه در مسئله قرهباغ دارند. چنین مذاکرات و سپس رفتارهای عملی از جانب ایران میتواند از تأثیر سایر کشورها بر یکی از مهمترین همسایگان شمالی ایران بکاهد و بالاخره اینکه پیشرفتهای نظامی ایران میتواند، الگویی برای توسعه نظامی در جمهوری آذربایجان باشد.